۱۳۹۱/۵/۲

بیوفایی برق ... شعر انتقادی


به اجازۀ سعدی ... رح

بیوفایی برق

برق »با ما بیوفایی میکند«
»بی سبب از ما جدایی میکند«
برق ما فروخته شد برادران
»جایی دیگر روشنایی میکند«
برقی مسئول برج برق ما
با کسی کی آشنایی میکند
هیچ توانگری نشد به فکر برق
خانه چون قصر بنایی میکند
مستمندِ دربدر به شهر ما
یاد دوران سنایی میکند
آن وزیر آب و برق ما چرا
یک دو سه وعده هوایی میکند؟
تا رسد از بهر مأمور شمعی
از پی اش خود را فدایی میکند
هر کی را برق رسد ساعتکی
نزد دوستان خود نمایی میکند
بر سر نوبت برق وکیل ما
جار و جنجال ایلایی میکند
در برج برق ما را برقی
بسته با قفل چینایی میکند
نه به فریاد دل بیچارگان
گوش هر کس شنوایی میکند
بنگر ژرف به ملک همجوار
ساخت موشک فضایی میکند
لیک برنای تفنگ دیدۀ ما
شوق چرس و کمسایی میکند
»سعدی شیرین سخن« گفت عجب !
»محمود«هم برق »گدایی میکند« ؟

سلطان محمود غیاثی
2005 کابل


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر