۱۳۹۱/۴/۲۲

غتمغتول ...



غتمغتول *

گر رشوه نگیری همه گویند که غول است
ور رشوه بگیری همه گویند فضول است
تنخواه گک دولت نکند چارۀ هیچ کس
گیر رشوه اگر عاقبتش بند و سلول است
زیرا که در دائره ها غتمغتول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

در خانه گک ما ز بخاری خبری نیست
نی تیل درک دارد و از برق اثری نیست
هر چند بکشیم نالۀ بسیار شب و روز
از گوش کر اند، اهل امور را بصری نیست
مأمورک بیچارۀ ما گنس و گول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

ای وای یتیم و بیوه زن خانه ندارند
پُرسنده نه از خویش و ز بیگانه ندارند
گویم به تو ای خائین ملت، بکن گوش
مانند خودت خانۀ شاهانه ندارند
از کِردۀ تو جان و دل ما ملول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

آنکس که خورد خون ملت جز (ان جی او) نیست
آن کس که بپرسد، مگو مرد نیکو نیست
آن کس که دفاع کرد ز اعمال خرابش
هرگز نگویی که شریک جرم او نیست
آثار خیانت به هزاران و به تول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

از کوچه و پس کوچۀ ما نیست خبر کس
بر حالت زار ما ندارد نظر کس
شاروال بکند گر چه شب و روز فعالیت
از لای و گل و لوش نتواند گذر کس
هر جا که ببینی به سرک جمپ و جول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

گفتا که بگیر از حق مردم زمین مُفت
بیخار بکن در رۀ مردم تو کمین چُست
دوشم خبر آمد یکی مرد وطندوست
پرسیده حقیقت ز  »محمود « و چنین گفت
آری به قرآن و به خدا غتمغتول است
کس نیست بپرسد که چرا غتمغتول است

سلطان محمود غیاثی
10 جدی سال 1383 خورشیدی کابل

* غتمَغتول ( غَتمه غَتول) یکی از اصطلاحات مردم ماست مترادف با گدودی و درهم و برهم بودن و بی بازخواستی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر