۱۳۹۱/۵/۲۱

یک خاطره از لنډی

یکی از هنرمندان ما قصه کرد : 
یکی از هنرمندان ما که زبان پشتو را درست نمی فهمید و دوستانش برایش چندین لنډی را به زبان پشتو نوشته کرده بودند و او این لنډی ها را بدون آنکه به معنی اش پی ببرد در آهنگ های پشتو میخواند ... یکی از این لنډی ها اینطور بود: 
خوله د ملا د لور خوږه ده 
د شکراني چرگان یي ډیر خورلي دینه 
و تصادفاً یک شب در یک محفلی که تعداد زیادی از ملا صاحبان حضور داشتند٬ این لنډی را میخواند ... که باعث خشم و غضب ملا صاحبان میگردد و اگر میانجیگری دوستانش و دلایل شان مبنی بر ندانستن زبان پشتو نمی بود حتماً یک لت مفصل نوش جان میکرد ...

۱ نظر: