۱۳۹۲/۹/۱۶

آرزوی وطن


دوست دارم بال بگشایم
به آنجایی که میخواهم
روم تا دور دست ها، ناپدید گردم
به آنجایی که پای نابکار جنگ
و یا شمشیر و تیر و سنگ
نه گاهی بوده و آنجا که بینم
آن غروب لاله گون سرخ شامت را
طلوعِ آن شکوه و فخر و نامت را
نبینم نابکاری که
به خاک و خون یکسان سازد آن
دروازه و دیوار و بامت را
به عشق گویم سلامت را
به مهر گویم پیامت را
که خاک و میهن زیبای ما
افـغـانـسـتـان ...
صلح میخواهد !!!

سلطان محمود غیاثی
سه شنبه، 2013/09/17

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر