۱۳۹۲/۹/۱۷

روز محشر


معلم دینیات : بگو بچیم شاعران روز محشر را چگونه توصیف نموده اند و در آن روز چه گپ میشود ؟
شاگرد گفت:
 شاعری فرموده :

» روز محشر که دنگ و دهُل بود «
» اولین پرسش از پکول بود«
روز محشر که هوا صاف بود
دومین پرسش از سیاف بود
روز محشر که گدودی بود
سومین کس مجددی بود
روز محشر که روز بیم بود
چهارمین پرسش از فهیم بود
روز محشر که  یوم دین بود
پنجمین شخص گلبدین بود
روز محشر نه مهربانی بود
ششمین پرسش از ربانی بود
روز محشر نه روز عید بود
هفتمین پرسش از رشید* بود
روز محشر نه عز و جاه بود
هشتمین شخص ظاهر شاه بود
روز محشر که آسمانی بود
نهمین پرسش از گیلانی بود
روز محشر نه عیش و نوش بود
دهمین پرسش هم ز بوش بود
روز محشر نه حور و می بود
روز پرسش ز کرزی بود
روز محشر که عرض و داد بود
دو سه  پرسش از این جهاد بود
روز محشر که اشک روان بود
روز سوال ز طالبان بود
روز محشر نه نق و فق بود
روز پرسش ز مُحقق بود
روز محشر که آه و زاری بود
روز جزا به انتحاری بود
روز محشر روز عجیب بود
روز خونخواهی نجیب بود
روز محشر که دل فسرده بود
سوال ز میخ و رقص مرده بود
روز محشر که گیر و دار بود
روز داد خواهی افشار بود
روز محشر که ختم شر بود
رو سیاهی ملا عمر بود
روز محشر حساب روان بود
روز پرسش ز خائینان بود
روز محشر که بی بیان بود
روز پرسش ز پارلمان بود
روز محشر روز خدا بود
سوال ز هر یک و از ما بود
روز محشر حساب چو پاک بود
ز سوال و جواب چه باک بود
روز محشر که روز خاص بود
قصۀ »محمود« هم خلاص بود

سلطان محمود غیاثی
يکشنبه، 2013/06/30
*منظور از عبدالرشید دوستُم است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر